پایگاه حامیان دکتر جلیلی

خدا نیاورد روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد

پایگاه حامیان دکتر جلیلی

خدا نیاورد روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

((مسجد و منبر در صدر اسلام مرکز فعالیتهای سیاسی بوده و جنگهایی که در اسلام انجام شده بسیاری از آنها از مسجد طرحش ریخته شده است!مسجد جایی است که فعالیت های سیاسی از آنجا شروع می شده و منبر هم  محلی برای خطبه ها بوده است،خطبه های سازنده و سیاسی))1

اگر نگاهی به برنامه های اکثر مساجد بیاندازیم به راحتی متوجه دستهای پشت پرده خواهیم شد!دستهایی که توانسته اند مساجد را که مرکز اصلی خلافت در عهد رسول الله و نماد فعالیتهای فکری ،معنوی ،مذهبی ،سیاسی در طول تاریخ بوده اند را به محلی برای عبادتهای فردی همچون کلیساهای بی خطر تبدیل کنند! امروزه مساجد آن قدر از نقش اصلی شان که تربیت افراد انقلابی برای قیام علیه ظلم و بی عدالتی بوده است دور شده اند که حتی بعضی از مساجد فقط نقش تکمیلی پازل دشمن را ایفا میکنند و نمی شود به آنها خانه ی خدا گفت چرا که به مکانی برای رفت و آمد ابلیس و ابلیس صفتان تبدیل شده و مردم را هر روز بیشتر به سجاده نزدیک و از اجتماع دور میکند!

(( تبلیغات اسلامی از مسجد شروع می شده است و مسجد محلی برای حرکت قوای اسلامی به منظور سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در بیرق اسلام بوده است.همیشه در صدر اسلام مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبشها بوده است.شما باید از پیغمبر اسلام و اصحاب آن سرور  پیروی کنید و مساجد را برای تبلیغ اسلام و حرکت اسلامیت و برای قطع ایادی شرک و کفر و تایید مستضعفین در مقابل مستکبرین قرار بدهید))2

پیغمبر خدا به محض ورود به مدینه برای استحکام پایه های نهضتش ابتدا مسجد را تاسیس کردند و از آنجا مسجد نقش های گوناگونی مِن جمله دادگاه حل اختلاف ،تنظیم روابط افراد،مرکز حکومت،پی ریزی شالوده های جنگ علیه کفر و ماَمنی برای در راه ماندگان و مستضعفان به خود گرفت!

اما امروزه مساجدی که در قد و قواره ی این الگو باشد وجود ندارد و بیشتر شاهد مساجد سکولاری هستیم که خدا را در تسبیحات و ختم صلوات جستجو میکنند!اینها همه یکی از وظایف مسجد است که مردم را از نظر معنوی بالا ببرد،اما نقش سیاسی مسجد چه میشود؟مسجدی که هیئت اُمنایش در مناسبات مختلف سیاسی موضع نمیگیرند و در میان مردم روشنگری نمیکنند که نکند نمازگزارن از مسجد دفع شوند بهتر است خراب شود تا بیشتر از این به اسلام و مسلمین ضربه نزند!

((ما باید این محتوای عظیم را باز گردانیم و اهتمام به امور مسلمین داشته باشیم و اهتمام به امور مسلمین تنها مساله گویی نیست،علاوه بر آنها امور سیاسی و اجتماعی و سایر گرفتاریهای مسلمین است که هرکس به آن اهتمام نکند مسلمان نیست!و شما باید بر تمام امور مسلمین نظارت داشته باشید و سعی کنید که مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام باز گردد و توجه داشته باشید که عزلت و کناره گیری در اسلام نیست و این امر در یکی از وظایف غیر مسلمین بوده است که متاسفانه در بعضی از جوامع اسلامی رسوخ کرده))3

در شرایط پیچیده ی امروز چیزی که نقش مساجد را حساس تر میکند انتخابات های پیش روست(ریاست جمهوری و شورای شهر) که مساجد باید مردم را نسبت به اوضاع سیاسی کشور و شهر حساس و آگاه کنند.چرا بعضی روحانیون و دست اندر کاران مساجد معتقدند مسجد و محراب که محلی پاک و روحانیست با سیاست آلوده می شود؟از نگاه آقایان محراب برای چه کاری ساخته شده؟اصلا محراب یعنی چه؟

((محراب یعنی مکان حرب،مکان جنگ! هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت!از محراب ها باید جنگ پیدا شود چنانکه پیشتر از محراب ها و مساجد پیدا میشد))4

 اگر در انتخابات شورای شهر مساجد نتوانند زمینه را برای حضور افراد انقلابی و عدالتخواه فراهم کنند دوباره چهار سال باید بنشینم و نظام سرمایه داری در شورای شهر را تماشا کنیم!پس الان که میتوانیم سرنوشت شهر و کشور را خودمان تغییر دهیم از پای ننشینیم و فرصت را به فرصت طلبان ندهیم که پشیمانی بعداز انتخابات سودی نخواهد داشت.

((ای ملت ،مسجدهای خودتان را حفظ کنید!ای روشنفکران،مسجدها را حفظ کنید،روشنفکر غربی نباشید!ای حقوق دانها!مسجدها را حفظ کنید،بروید به مسجد،نمی روید این مسجدها را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد،تا مملکت شما نجات پیدا کند))5

 منابع:

1.صحیفه ی نور،ج7،ص127

2.صحیفه ی نور،ج6،ص49

3.صحیفه ی نور،ج17،ص54

 4.صحیفه ی نور،ج18،ص67

  5.صحیفه ی نور،ج3،ص120

والسلام...

 

 


 

پی نوشت:

1.شخصا حالم از پیتزا پپرونی بهم میخوره و به نظرم یکی از غذاهای بی خاصیتی هست که بشر تا حالا کشف کرده!!! فکر میکنم منظورم از نام گذاری مطلب مشخص شد!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۲۶
فرزندان روح الله

پیرامون انقلاب اسلامی مطالب فراوانی توسط افراد مختلف به تحریر در آمده است،اما در این مطلب سعی براین است تا از پنجره ای به انقلاب نگاه شود که کمتر به آن توجه شده است!

در مقدمه ی مطلب نگاهی اجمالی به واژه انقلاب و هدف انقلابیون ایران می اندازیم.

انقلاب به واقع نوعی خروش و قیام است بر علیه وضع موجود برای رسیدن به شرایط و اوضاع مطلوب!هر انقلابی که در طول تاریخ صورت گرفته دارای ریشه های مختلفی بوده است،انقلاب اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و دارای ابعاد گوناگونی است که برای بقا و ادامه ی مسیر باید همین ارزشها را که مردم برای آن انقلاب کردند  حفظ کند!ریشه های انقلاب اسلامی را می توان در سه دسته ی بزرگ تقسیم بندی کرد:

اولین ریشه ی شکل گیری انقلاب ماهیت اقتصادی آن است،در واقع مردم از بی عدالتی و تبعیض به ستوه آمده و دیگر تاب تماشای شکاف طبقاتی را نداشته اند و تصمیم گرفته عملاً وارد میدان شوند و حقوق پایمال شده ی خود را باز پس گیرند.

دومین ریشه را برای انقلاب اسلامی میتوان آزادی خواهی و استقلال طلبی مردم دانست،زیرا بشر همواره دنبال آزادی است تا خود در سرنوشت اجتماعی و سیاسی خودش دخالت کند!در جامعه ای که آزادی نباشد رشدی صورت نمی گیرد،استعداد ها کشف نمیشوند،عده ای همیشه محکوم و عده ای همیشه حاکم باقی خواهند می ماند،آزادی خواهی تزریق هویتی بود به رگ های خشک شده ی تمام دنیا چرا که بدون آزادی ،خلقت معنایی ندارد!انسان آمده است با آزادی تصمیم بگیرد،مسئولیت بپذیرد و استعدادهایش را شکوفا کند در نتیجه اسقلال و آزادی دو مطالبه ی بزرگ انقلابیون به شمار می رفت!

ریشه بعدی انقلاب که به مبارزات تحرک می بخشید و در واقع نوعی کاتالیزگر به شمار می رفت،ماهیت اسلامی به معنی معنوی آن است!یعنی اگر مردم رفع تبعیض و عدالت می خواستند آن را در سایه ی اسلام طلب میکردند!اگر دنبال آزادی بودند آزادی در حیطه ی اسلام مد نظرشان بود،هم چنین اگر استقلال میخواستند بر اسقلال اسلامی پافشاری میکردند!

پس از طرح این مقدمه ی کوتاه به اصل مطلب می پر دازیم:

پس پیروزی انقلاب اسلامی چارچوب یک نظام اسلامی یا به تعبیری همان سخت افزار اسلامی  آن شکل گرفت و ما توانیم ادعا کنیم که الان نظامی داریم با ساختار اسلامی! اما پس از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامی هنوز این نظام اسلامی از درون، اسلامی نشده و مشکل نرم افزاری در بطن نظام کاملا محسوس است.البته ناگفته نماند که حرکت نظام در طی این مدت در جهت رسیدن به این مهم بوده است اما نقاط ضعف بسیاری هنوز به چشم میخورد!به تعبیر امام خامنه ای (روحی له الفدا):ما حکومت اسلامی داریم اما دولت اسلامی نداریم! (منظور از دولت، هیئت حاکم است نه صرفاً قوه ی مجریه!)

همیشه دشمنان انقلاب ها در صدد این بوده اند که انقلاب ها را از درون تهی کنند در حالی که از انقلاب فقط ظاهر آن باقی بماند. به واقع دشمن همیشه دنبال این است که مفاهیم را وارونه کند به طوری که ظاهر و باطن  انقلاب یکی نباشد، یعنی مردم انقلابی باشند و نباشند!مردم پای آرمانها باشند و نباشند!

دشمن اگر بتواند در انقلاب اسلامی ما مفاهیم بلندی چون آزادی،ایثار،عدالت،استقلال،آرمان خواهی ،و... را وارون کند و ارزش را به ضد ارزش تبدیل کند توانسته است انقلاب را از بُعد نرم افزاری به اضمحلال بکشاند! بماند که برای رسیدن به این هدف شُوم تاحدودی موفق هم شده است!! وقتی در بین بعضی اقشار از ایثار و عدالت به عنوان رویای جهان سومی یاد میشود یعنی دشمن توانسته است قشری را به تسخیر خود درآورد! کما اینکه فقر نرم افزارِ اسلامی ،گریبان گیر انقلاب کبیر رسول الله (ص)هم شد و مردم پس از رحلت آن بزرگوار به دوران جاهلیت بازگشته و با حمله به خانه ی جانشین رسول خدا نشان دادند که از نهضت پیامبر فقط جسم و ظاهری بیشتر باقی نمانده و مردم در ظاهر مسلمان هستند اما در باطن تهی و پوچ!جمله جناب سلمان (ع) در ماجرای ثقیفه بیانگر همین موضوع است که ایشان خطاب به مردم فرمودند:کردید و نکردید! یعنی ای مردم انقلاب کردید اما از آن نگه داری نکردید!از آرمانها دَم زدید و آنها را محقق نکردید و آرمانها را در حد یک شعار نگه داشتید!

امروز که 34 سال از انقلابی که مایه ی فخر تمام آزادگان در طول تاریخ بشریت بوده و خواهد بود میگذرد چه اقداماتی پیرامون شکل گیری درون مایه ی نظام اسلامی انجام گرفته است؟

یکی از آرمانهای انقلابیون عدالت اجتماعی و رفع تبعیض بوده است،آیا تاکنون به این مهم دست یافته ایم؟الان جامعه ی ما طبقاتی هست یا نه؟آیا عده ای برای رسیدن به قدرت از رانت های حکومتی استفاده نمیکنند یا میکنند؟آیا برابری و برادری بین ما وجود دارد؟و...؟و...؟و...؟

اینها سوالاتی است که پاسخ های بسیار روشنی دارد،پاسخ هایی که نشان می دهد انقلاب ما هم از درون، مایه ی چندانی ندارد و این خطر بزرگی است که انقلاب را تهدید میکند!

ما مسلمانان در طول تاریخ حوادث تلخ زیادی را تجربه کرده ایم و چه ضربه ها که از تجمل گرایی عده ای و گرسنگی عده ای بیشتر نخورده ایم!

مردم مسلمان و انقلابی آندلس شاید هیچ گاه فکر هم نمیکردند که امپراطوریشان اینچنین به گِل بنشیند!و انقلاب عظیم شان در اروپا با توطئه های مختلف دشمن از دست برود!در آندلس عللی چون تفرقه در طبقه ی اعیان بر سر قدرت،نارضایتی قشر ضعیف جامعه از امتیازات طبقه ی اعیان،تعقیب ،دستگیری و شکنجه آزادی خواهان وعدالت طلبان،وضعیت نابسامان اقتصادی و... سبب از بین رفتن این انقلاب اسلامی شد و اگر قرار باشد ما از تاریخ عبرت بگیریم این عوامل بَسی جای تامل دارد!

ابن خلدون نظریه ای پیرامون حکومت ها دارد و عمر هر حکومت را به پنج دوره تقسیم میکند:

اول ،دوره ی پیروزی و کنار زدن سایر قدرت ها! دوم،دوره ی تثبیت  فرماندهی و به انحصار در آوردن قدرت برای گروهی خاص! سوم،با حفظ خود کامگی سعی میشود با تقلید از سایر دولتها به تجمل گرایی و آسودگی روی آورده شود و گروهِ دارای قدرت سعی در استفاده از میوه های انقلاب و مصادره کردن آن دارد!مرحله چهارم،دوره ی چپاول بیش از پیش اموال محرومین و بهره بری بیش از پیش از بیت المال است! و مرحله پنجم،دوره ی انحطاط و زوال حکومت است که دیگر ناتوان شده و از پای افتاده است!

اینکه انقلاب ما در کدام مرحله به سر می برد محل بحث ما نیست،چیزی که اینجا اهمیت پیدا میکند این است که امام خامنه ای (روحی له الفدا) دهه ی چهارم انقلاب را دهه ی پیشرفت و عدالت نامیدند!یعنی باید به سمتی برویم که عدالت اجتماعی در جامعه حاکم شود چرا که اگر جز این باشد خداوند تضمینی برای حفظ این اتقلاب به کسی نداده است!(به قول حاج سعید قاسمی چک سفید امضا برای حفظ انقلاب نداریم).

اما ما میراث دار انقلابی هستیم که طبق گفته ی رهبرش دست الهی پشت تمام اتفاقات آن حس میشود،میراث دار انقلابی هستیم که چه خون هایی در طول تاریخ  برای به وجود آمدن آن ریخته نشد و می توان ارزشمندترینِ این خون ها را خون حسین بن علی دانست که در سال 61هجری در صدد تشکیل همین انقلاب بود! حال که قرعه فال به نام ما زدند و این ماموریت خطیر به ما مُحول شده و ما مامور به صیانت از انقلابیم هرگز از پای نمی نشینیم و به عالم نشان میدهیم که وقتی آقا روح الله می فرماید مردم ما از مردم عهد رسول الله بهتر هستند یعنی چه؟

به امید آن که این انقلاب را به دست صاحب حقیقی آن برسانیم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۵
فرزندان روح الله

۱٫بررسی شرایط فعلی سوریه در منطقه:

الف) تغیییر موضع امریکا و غرب از راه حل نظامی به راه حل سیاسی و گفت و گو:

با ادامه دار شدن جنگ سوریه و عدم عقب نشینی محور مقاومت و روسیه، غرب با توجه به روند منطقه و افزایش فشارهای افکار عمومی و نفرت از غرب مخصوصا پس از رسوا شدن جنایت‌های گروه های تروریست مخالف بشار اسد، برای نخستین بار پس از آغاز ناآرامی‌ها در دمشق (بعد از دادن هزینه‌های گزاف طی ۲۲ ماه) سخن از راه حل سیاسی و دولت انتقالی می‌زنند. این تغییر راهبرد در اظهارات سران غربی هویداست.

ب)تغییر موضع شورای قطر(ائتلاف انقلابی و مخالفان):

گروه ائتلاف انقلابی و مخالفان اخیرا زیر نظر قطر و امریکا ایجاد شده بود تا برای سوریه پس از سقوط بشار اسد کابینه تشکیل دهد. این گروه در اساسنامه اولیه خود هرگونه مذاکره با دولت بشار اسد را غیرممکن و نامشروع می‌خواند و تنها راه حل را کنارگیری بشار اسد یا راه حل نظامی می‌دانست.

احمد الخطیب مسئول این شورا هفته گذشته از شرکت این گروه در گفت و گوی ملی طرح بشاراسد خبر داد؛ که نشان از عقب نشینی جدی‌ترین مخالفان خارجی است.

ج) پیشروی ارتش و پاکسازی: در هفته‌های گذشته شاهد تسلیم شدن و نابودی تعداد زیادی از افراد مسلح مخالف دولت دمشق در ریف دمشق و حلب و دیگر مناطق سوریه بودیم که ضربه شدیدی به گروه های مسلح بود.

۲. بررسی سناریوهای احتمالی:

درصورت واکنش فوری و نظامی ارتش سوریه:

الف) جنگی تمام عیار در منطقه بین محور مقاومت و سازش

ب) کاهش تمرکز قدرت ارتش سوریه بر مناطق امن و کندشدن روند پاکسازی های اخیر

ج) بازگشت موضع غرب به راه حل نظامی:

در این حالت اگر سوریه وارد یک تصمیم آنی و سریع می‌شد و به مناطق مرزی فلسطین اشغالی حملات موشکی و زمینی تلافی جویانه انجام می‌داد، رژیم اشغالگر قدس و جریان افراطی سازش بار دیگر موفق می‌شدند غرب را مجاب به راه حل نظامی کنند و ما شاهد تغییر موضع آمریکا و غرب از روند سیاسی به مقابله نظامی در حمایت از رژیم اشغالگر قدس بودیم، که بردی بزرگ برای اسراییل به شمار می‌رفت.

واما دیگر سناریوها:

د) تلاش اسراییل برای بازگشت حیثیت از دست رفته پس از جنگ هشت روزه

ه)بازگرداندن روحیه گروه های مسلح مخالف پس از چند هفته شکست های پیاپی

و) شعله ور کردن اختلاف های کشورهای عربی:

این سناریو با سکوت اتحادیه عرب و انتشار اخبار مبنی بر چراغ سبز عربستان و قطر و کمک های اطلاعاتی آنان، جنبه عملی بیشتری به خود گرفت. در حالی که امروزه مهمترین نیاز منطقه و جهان عرب برای عبور از ناآرامی ها مخصوصا در مصر، عراق و لبنان ، وحدت کشورهای عربی و اسلامی است . ایجاد تنش بین احزاب داخلی کشورها و دولت های عربی با جلب نگاه ها باری دیگر به سوریه و ایجاد اختلاف، یک پیروزی بزرگ برای طراحان ناامنی در مصر و عراق است.

و در پایان:

بسیاری از افکارعمومی انتظار واکنش سریع از سوی ارتش سوریه را داشته‌اند، اما ارتش سوریه با یک بیانه قاطع در آن تأکید کرد «که این تجاوز خطرناک بر حاکمیت سوریه، هرگز سوریه و نقش این کشور را تضعیف نخواهد کرد و مردم سوریه را از ادامه حمایت های خود از جنبش های مقاومت و مسائل عادلانه عرب و در رأس آنها قضیه فلسطین دلسرد نخواهد کرد» تا هم برخی از سناریوهای احتمالی بالا را تاحدودی خنثی کند و هم وجهه و اقتدارخود را در بین کشورهای عربی و اسلامی حفظ کند.

آماده باش بودن سراسر اسراییل، نیروهای نظامی امریکا در اردن، تخلیه مناطق استراتژیک از تیررس سلاح های مقاومت (از جمله شهر حیفا) نشان از این دارد که ارتش اسراییل و غرب منتظر عکس العمل آنی سوریه زیر فشارهای افکار عمومی و رسانه های عربی برای دفاع از وجهه ضد صهیونیستی خود بوده‌اند که این پیش بینی غرب برای رسیدن به سناریوهای گفته شده مذکور و شروع یک بازی دیگر در محور مقاومت با خویشتنداری حکومت دمشق ناکام ماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۳۴
فرزندان روح الله

به دنبال پخش شایعات مشکوکی مبنی بر دستگیری تعدادی از اعضای موسسه اندیشه و بصیرت به دلیل تهیه و توزیع ویژه نامه رازهای شهر راز، روابط عمومی موسسه اندیشه و بصیرت اطلاعیه زیر را صادر نموده است:

 

بسم الله الحق

اخیرا شایعات مشکوکی در بین برخی از افراد رواج داده شده است که بیان می کند تعدادی از اعضای موسسه اندیشه و بصیرت به دلیل تهیه و تولید ویژه نامه 9 دی با عنوان رازهای شهر راز بازداشت شده اند. موسسه اندیشه و بصیرت ضمن تکذیب این شایعه بیان می‌نماید که این موسسه بر اساس رسالت انقلابی خود و با درک شرایط فعلی و رصد موضع‌گیری‌های اخیر سران فتنه در شیراز و نیز پیش‌بینی اقدامات آنها در انتخابات آینده دست به این اقدام زده است و در صورتی که برخی از نیروهای وابسته به این جریان قصد انجام چنین حرکت‌هایی را داشته باشند بایستی خود را آماده پاسخگویی به خیل نیروهای حزب‌اللهی و امت انقلابی شیراز بنمایند.

والسلام علی من اتبع الهدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۴۷
فرزندان روح الله

هو العزیز

انقلاب اسلامی ایران که به رهبری امام خمینی(ره)به پیروزی رسید،فقط یک شعار و یک اسم خاص نیست.طبق فرموده رهبر معظم انقلاب،انقلاب اسلامی ایران نشئت گرفته از قیام و نهضت اباعبدالله(ع)است و به همین دلیل انقلاب ایران،برای بقا،باید در راستای همان اهداف قیام امام حسین(ع)حرکت کند،در غیر این صورت جز اسم و شعار خاصیتی نداشته و دچار عقب گرد می گردد.یکی از اهداف سید الشهدا(ع) برای قیام،طبق فرمایش آن حضرت،دفاع و باز  پس گیری حقوق مظلومین و محرومین جامعه از متکبرین و زورگویان بود.پس باید سرلوحه وظایف مسئولین در جمهوری اسلامی،تلاش در راستای اعاده و دفاع از حقوق مستضعفین باشد.                                            

حضرت رسول(ص)در این باره میفرمایند:"هرگز امتی به به مقام قداست نمیرسد مگر آن وقت که وضع به این منوال باشد که ضعیف حقش را از قوی بدون لکنت زبان بگیرد."اکنون در حالی این حدیث را ذکر می کنم که حجت الاسلام جهانشاهی(معروف به طلبه سیرجانی) حدود 4 ماه است که بدون هیچ تفهیم اتهامی و بی هیچ جرمی! در زندان به سر می برد و هیچ خبر و اطلاع موثقی از ایشان در دست نیست.

آیا عدل علوی اینگونه اقتضا میکند که شخصی بی پناه را فقط به خاطر اعتراض علیه فساد و بی عدالتی،در بند کرده،بدون تشکیل دادگاه،4 ماه وی را زندانی کنید و به این دلیل که نه آقازاده است و نه سرمایه دار،در بایکوت خبری کامل اجازه ملاقات با نزدیکترین کسانش را هم به او نمی دهید؟

این سوال پیش می آید که حضرات چگونه به شخصی دیگر که علیه امنیت ملی اقدام کرده و متهم به فساد اقتصادی و جاسوسی است،آزادی داده و اجازه گرفتن وکیل و رجوع به پزشک و ملاقات با خانواده اش را به راحتی میدهند اما در برابر اقدامی و جنبشی علیه فساد و تبعیض و اعتراض در راستای آرمان های امام(ره)،با شدت برخورد میکنند؟قوه قضائیه چرا و به چه توجیهی در برابر بزرگترین فسادها در جامعه سکوت کرده و به گونه ای رفتار میکند که مردم شک کرده و احساس کنند که دستگاه قضا فشل بوده و قدرت برخورد با ام الفسادها را نداشته و فقط زورش به عده ای بی پناه و سیلی خورده می رسد؟

دستگاه قضا با این عملش،این شبهه را در اذهان ایجاد می کند که تفاوت دستگاه قضاوت در نظام اسلامی با دستگاه قضا دررژیم منحوس گذشته،فقط در تغییر نام بوده و عمل در راستای عدالت اجتماعی که نقطه جدایی جمهوری اسلامی با حکومت های دیکتاتور و خودکامه است،عملا تحت الشعاع سیاسی بازی و حزب بازی و آقازادگی قرار گرفته و ذبح شده است.

امام خامنه ای(مد ظله العالی) در این مورد میفرمایند:"اگر ما نتوانیم فضای اسلامی به معنای واقعی را در جامعه پیاده کنیم،عدل اسلامی را در دستگاه قضاوت و حکومتمان نشان دهیم و نتوانیم زمینه های تداول ثروت بین اغنیا را که اسلام آنرا منع کرده است،با نظام اقتصادی درست در جامعه اسلامی از بین ببریم و نتوانیم اخلاق و ارزش های اسلامی را در جامعه مجسم و محقق کنیم،در نتیجه نظامی با پرچم و اسم اسلام،اما با حقیقت و معنای غیر اسلامی و احیانا جاهلی خواهیم داشت؛که هر چیزغیر اسلامی باشد جاهلی است.اگر خدای نکرده چنین شد ما همان موذن بد صدایی خواهیم بود که صدا و آهنگ ناخوش ما،به جای آنکه به اسلام عزت و آبرو ببخشد،آن را دچار سرشکستگی خواهد کرد."

طبق فرموده رهبر جامعه دستگاه قضایی باید ملجا و مامن مردم به حساب آید و مردم باید این دستگاه را به منزله پدری مهربان برای خود دانسته و دلشان نسبت به هر ظلمی به اتکاء این پدر مهربان قرص و محکم باشد.

آیا قوه قضائیه با این نوع عملکرد انتظار دارد پناهگاه مردم به حساب آید؟این گونه به نظر می رسد که دستگاه قضا خود را پدر قشری محدود از افراد جامعه می داند و به همین دلیل فقط در راستای تامین حقوق این افراد تلاش کرده و برای خود تکلیفی در قبال مابقی افراد جامعه،خصوصا مستضعفین،تعریف نکرده است.آیا مسئولین قضایی با این دست اقدام های منفعلانه در برابر ظلم و بی عدالتی،خود مرتکب ظلم نشده اند؟

آیا دستگاه قضا با این نوع عملکرد شان روحانیت متعهد را ارج می نهد،روحانیتی که امام خمینی(ره)در مورد آنان میفرمایند:"روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسل ها همت گماشته اند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده اند؛بر بالای دار رفته اند و محرومیت ها چشیده اند."

اکنون در حالی قوه قضائیه در حال تعلل و سرگردانی نسبت به وضعیت آقای جهانشاهی به سر می برد،که نزدیک به 10 روز از اعتصاب غذای ایشان می گذرد.مسئولیت جسمی و روحی نامبرده به عهده دستگاه مربوطه است و اگر در این قضیه آسیبی به ایشان وارد شود جریان حزب الله و متعهد هیچگاه دستگاه قضا را نخواهد بخشید.

اللهم ما بنا من نعمت فمنک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۰۰
فرزندان روح الله

 وقتی کلمه ی تبعیض را در ذهن بالا و پایین میکردم وبه آن رنگ و لعاب می دادم و برایش دنبال مصداق میگشتم،ناخودآگاه ذهن محقرم فلش را به سوی نقطه ای نشانه میرفت!همان جایی که ماهیت ایجاد آن برای رفع تبعیض است و برای داد خواهی به فریاد مظلومان تشکلیل شده و مشروعیتش به این است که گردنِ گردن کشان را خُرد کند و مفاسد اقتصادی و اجتماعی را ریشه کن کند! 

آری همان قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی ایران!!!

مدتی است که این قوه ی آنتی تبعیض با ایجاد بی عدالتی و تبعیض های بی شمار دل امت حزب الله ایران را خون کرده و با بعضی رفتارهای این قوه چنان مکدر شده ایم که دل و دماغ هیچ کاری را نداریم!!!

حدود یک ماه از آزادی ام الفتنه و ام الفساد ایران مهدی هاشمی میگذرد،همانی که تمام وجودش را وقف ضد انقلاب کرده و هرشب خواب براندازی نظام را میبیند!همانی که در هر فساد مالی کوچک و بزرگ نامش نظرها را به خود جلب میکند!این آقا زاده پس از مدتها موش و گربه بازی که به ایران بازگشت علی رغم این همه اتهام روشن، بجای زندان برای دست بوسی دستان پرمهر پدر عازم منزل شد وبعداز اقداماتی سوری اورا به زندان انداختند!بماند که در طول ساعات نچندان زیاد حبس بارها هوس خوردن دیزی کرد وچون وکلایش به دیدار های خصوصی او در زندان قانع نبودند،لاجرم قلب آقازاده به درد آمد و ام الفساد را در بیمارستان هم ملاقات کردند!!! آقازاده با این همه جرم در طول اقامت شیرینشان در زندان ملاقات های فراوانی را با هرکس که اراده میکردند داشتند!!!این عنصر ضدانقلاب طی اقدامی مشکوک و نامشخص با وثیقه ای پراز صفر،آزاد شد و معلوم نیست این همه جرم واتهام چگونه حل شد و ایشان الان کجا هستند وتدارک کدام عملیات براندازی را میبینند!!!

این یعنی تبعیض، جناب قوی قضاییه که آفتابه دزدان را در ملا عام حساب میرسی چرا نوبت آفتابِ دزدان که میشود رهایش میکنی و روی همه ی فسادهای مالی او ماستی باقطر10سانتی متر میکشی!!!؟؟؟

قوه ی قضاییه ی ما، فقط میتواند فریادها را در نطفه خفه کند تا کسی دَم از عدالت خواهی نزند!خوب است، همین خفه کردن هم هنری میخواهد،بخدا هنر میخواهد که طلبه ای مجاهد را به جرم فریاد علیه گردن کلفتان و زمین خواران دستگیرکنی و به زندان بیاندازی!طلبه ای که یکه وتنها در راه خدا قیام کرده وبا قدرت به امام امتش لبیک گفته و در زمانه ای که هرکس آخورش پر باشد خفه خان میگرد او علیه زمین خواری شمشیر کشیده و هل من ناصر حسین (ع) را لبیک گفته!واقعا جرم او چیست؟مبارزه بازمین خواری؟؟چرا در این مملکت هرکس بر علیه زمین خواری شمشیر میکشد به او انگ میزنند؟؟؟چرا برخی نسبت به واژه ی زمین خواری آلرژی دارند؟؟

جناب قوه ی ((غذاییه)) ی عزیز لطف کنید اتهامات وارده به طلبه ی سیرجانی را رسما اعلام کنید تا همه بدانند!چرا بعد از ماهها بازداشت او هنوز نتوانسته اید دلیل بازداشت را اعلام کنید؟؟یعنی جرم او آن قدر از مهدی هاشمی سنگین تر است که اجازه ی دیدار با خانواده ی خود را هم ندارد؟؟چرا او با وکلا و خانواده اش درزندان دیزی میخورد اما طلبه ی مجاهد مدتهاست همسرش را هم ندیده!!

دل امام امت از این همه تبعیض خون شده،دل امت حزب الله از این کارهای خدا ناپسندانه ی شما به درد آمده!چرا به فکر آخرت خود نیستید؟؟کجاست عدالت علوی؟؟کجاست آرمانهای انقلاب؟؟؟کجاست خون تازه ای که خمینی کبیر به رگهای خشک شده یمان تزریق کرد؟؟کجاست؟؟کجاست؟؟؟

والسلام...

 



پی نوشت:

1.به راستی که بعضی از موسیقی ها و موسیقی دانها از بعضی از مداحی ها و مادحین در صدور انقلاب به جهان بیشتر زحمت کشیده اند ورسالتی که به دوششان بوده را به خوبی انجام داده اند!!!درگذشت استاد بیگلری پور را به همه ی کسانی که به هر نحوی برای انقلاب زحمت میکشند تسلیت عرض میکنم.خداوند روحش را غریق رحمت کند.

2.قسمتی از پیام طلبه سیرجانی از اوین:

حجت‌الاسلام جهانشاهی (معروف به طلبه ی سیرجانی)نیمه‌شب 22 دی ماه جاری پیام کوتاهی با عنوان «کوچک‌ترین سرباز ولایت» از «اتاق 1 بند ویژه روحانیت اوین» خطاب به «نیروهای حزب‌اللهی» و «بچه هیأتی‌ها» صادر کرده و از انتقال شیرازی به بند عمومی زندان خبر داده است.

 در این پیام که با «بسم رب‌ الحسین (ع)» آغاز شده، آمده است: «محبین اهل بیت، حاج‌منصور ارضی، حاج‌سعید حدادیان، حاج‌‌محمود کریمی، حاج‌مهدی سلحشور، حاج‌سعید قاسمی، حاج‌آقا آقاتهرانی، حاج‌آقا میرباقری، حاج‌‌علیرضا پناهیان، سیاسیون، اصحاب رسانه، عدالتخواهان، بسیجیان، دانشگاهیان و با بصیرت‌ها، فقط یادتان باشد ما را تنها گذاشتید».

3.پاسخ حاج سعید قاسمی به پیام طلبه مجاهد:

وی اظهار داشت: «برادر عزیز، که می‌گویی تنهایت گذاشتیم، راست‌می‌گویی چون من بی‌معرفتم که اگر نبودم با رفقای شهیدم می‌رفتم، در عین حال باید گفت، برادر گرامی، علی‌رغم نامردمی ‌برخی‌ها و نامردی ما، راه شما برای احیای مطالبه امام و رهبری به احدی الحسنیین ختم خواهد شد؛ به پیروزی یا شهادت».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۲۹
فرزندان روح الله

در این سلسله گفتار ها که مقدمه و تبصره ای بیش نیست توجه نگارنده به "سبک زندگی انسان انقلابی" است و درتمام متن توجه به عناصر این عبارت لازم و ضروریست تا ازایجاد سو تفاهم ها و دگرفهمی ها جلوگیری شود به عبارت دیگر این مطلب پیرامون سبک و روش زندگی انسانهای سخن میراند که سعی بر درک هرچه بیشتر ازمفهومی به نام "انقلاب اسلامی" دارند تا به امیدحق بتوانند اهداف آن را پیاده سازی کنند. پس توجه  این مطلب به "سبک زندگی اسلامی" رایج در رسانه ها و محافل فرهنگی و سیاسی نیست صد البته که "سبک زندگی انسان انقلابی" برگرفته ازشرع مقدس اسلام است ولی کدام اسلام؟ همان اسلامی که انقلاب برگرفته از آن است؛ یعنی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله.1

در قسمت اول توضیحی مختصر پیرامون عنوان مطلب میدهیم:

سبک زندگی که یکی از ابعاد پیشرفت بامفهوم اسلامی است عبارتست از رفتاراجتماعی، شیوه ی زیستن2به معنای دیگر؛ سلسله رفتارهایی که ازاصول و چارچوب خاصی ساطع میشود و تمام ابعاد زندگی را در برمیگیرد. این اصول و چارچوب ها ازجهان بینی افراد که خودنیز مبتنی بر ایمان و اعتقاد و ایدئولوژی است گرفته می شود. انسان انقلابی زمانی می تواند بر اساس اعتقاد خود سبک زندگی تعریف کند که اعتقاد خودیعنی انقلاب و بالطبع آرمانها و اهداف ان را بشناسد و حداقل چارچوب ان را بداند؛ این مهم بدون شناخت و مطالعه ی منویات بنیانگذار این انقلاب و رهبر آن امری محال است. زمانی که اسلام انقلابی هنوز شناخته نشده است چگونه توقع میرود که سبک زندگی اسلامی تعریف شود و دراین راه علیه اسلام و انقلاب عمل نکرد!!

در قسمت دوم فضای فعلی حاکم بر زندگی افراد به اصطلاح انقلابی را قدری تحلیل میکنیم:

 در حال و هوای ادبیات امروز جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی(البته منظور نهادخاصی نیست) "بچه حزب اللهی" عموما به افرادی اطلاق میشود که عمدتا در جلسات منظم!هفتگی پایگاه بسیج و  هیئت های عزاداری شرکت میکنند، نمایشگاه( و فقط نمایش گاه!!) دفاع مقدس و حجاب برگزار میکنند،در طرح های مطالعاتی شرکت میکنند و سالی یکی دو کتاب تورق میکنند، در حلقه  های صالحین مثل همیشه خدای سکولار  را اثبات  میکنند و به شبهات ولایت فقیه پاسخ میدهند، همیشه... کیف اند که برای خدا فحش میخورند و ناسزا  میشنوند که:"شما حزب اللهی هستید". در راهپیمایی های مرسوم سالانه حضور دارند،کمیت اعتکاف ها را غالبا این گونه افراد پرمیکنند،سالی چندبار به سفرمشهد و قم و  جمکران میروند، همیشه به دنبال بروزترین مداحی های کشور هستند،در ایام عزا یکی ازدغدغه هایشان اینست که  کدام هیئت بروند، عکس امام و رهبری و شهدا را روی دیوار اتاق و زمینه ی صفحه ی کامپیوتر و گوشی موبایلشان قرار میدهند، اگرداشته باشند ریش میگذارند و پیراهن های ساده را روی شلوار پارچه ای راسته می اندازند، تابستان ها صندل با جوراب سفید میپوشند و زمستان ها کاپشن احمدی نژادی. بعضا دکمه ی اخر یقه را میبندند و شب ها برای تحکیم وحدت در جبهه ی انقلاب به "فست فود"ها و رستوران های بعضا مجلل میروند و جدیدترین و بعضا گرانترین غذاها را برای رضای خدا! و در راستای اهداف انقلاب اسلامی میخورند و در آروغش نیز به یاد شب گرسنه خوابانی که چند فرسخ آنسو تر بی امید و بی رغبت سر به زمین می گذارند نیستند.

برای رضای خدا! اردو های تفریحی میروند به صرف جوجه کباب تا سرحد انفجار. مجالس عزاداری برگزار میکنند و برای حفظ شأن! امام حسین علیه السلام چلو مرغ و چلو کباب میدهند. کارفرهنگی را بهانه ی درس نخواندن و درس داشتن را بهانه ی کارفرهنگی نکردن میکنند.

گاه گداری نیز پول های پاره ی خود را برای کمک به فقرا به صندوق صدقات می اندازند. برای اینکه نشان دهند بچه مذهبی ها از تکنولوژی دنیا عقب نیستند، گوشی های موبایل گران قیمت و آنچنانی میخرند و طبق حدیث" هرکس دو روزش یکسان باشد ضرر کرده است" مدام دغدغه ی ذهنشان ارتقا آن است. نهایت حس مسلمانی شان برای کودکان گل فروش چهار راه ها که از سرما پوستشان ترک خورده است و با نگاه معصومانه ی سراسر حسرت، کودکان بی دغدغه ی درون اتومبیل ها را برانداز میکنند، تنها تاسف و آه عمیقی است که نهایتا 30 ثانیه دوام  دارد. در هر انتخاباتی نیز با رای خود انقلاب را تحویل مسئولان منتخب می دهند و رسید دریافت میکنند و به تعطیلاب میروند تا انتخابات بعدی و الحمدلله همه چیز خوب است و خدا هم پسرخاله ی این مردم. چک سفید امضا داده که ما هرطور هم باشیم انقلاب راه اصلی را میرود و خدا و حجتش خودشان همه چیز را درست میکنند!!

به راستی مابرای چه انقلاب کردیم؟چرا این همه هزینه های سنگین دادیم که یک نمونه اش300هزار پیکر پاره پاره بود؟مگر این کارها را نمیشد در حکومت طاغوت انجام داد؟؟؟

این مطلب ادامه دارد...

تفهیم نوشت:

1-منظور همه ی  افراد جامعه ی انقلابی نیستند اما فضای عمومی تقریبا همین گونه است.

2- مطلب ادامه دارد خواهشا دوستان عجله ننمایند.

3- حقیر بزرگوار اولین مخاطب این گفتار است.


1- «در انقلاب اسلامى، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بى‌بندوبارى و بى‌تفاوتى؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى‌خاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‌ى دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدى(صلّى‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، جایگزین اسلام امریکایى گردید..» امام خامنه ای حفظه الله  1369/3/10

2- امام خامنه ای حفظه الله 1391/7/23 در دیدار مردم خراسان شمالی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۲۷
فرزندان روح الله